سرویس ورزش مشرق - لااقل برای چند ماه آن هم در قالب سنگرهای سرد و بدوی آلاکانتا و شمال غرب کاتالونیا، چرا که داخل خود شهر خبری از آن همه حماسه و شور و هیجان دیده نمیشد.
در شهر هر چه بود تئوری بود و نظریه و سیگارهای برگی که یکی پس از دیگری به افتخار قربانیان راه آزادی و صلح و دموکراسی دود میشد.
نیروهای داوطلب در لباس چریک و مزین به ایسمهای گوناگون از انگلیس، ایتالیا، اتریش، مناطق مختلف اسپانیا و فرانسه راهی کاتالونیا شده بودند تا مگر حرکت شوم و غیر انسانی یک ژنرال معتقد به مرز و سیم خاردار را در نطفه نابود کنند.
احزاب مختلف هر چند در ویترین اولیه هماهنگ و برادرانه جنگ را شروع کردند اما کم کم بین این گروههای کارگری انشعاب ایجاد شد و کاتالونیای مردم به دست مردم به جان مردم افتاد.
کسانی به جرم خیانت بازداشت شدند که تا ساعتی پیش از دستگیری یک چریک مبارز علیه فاشیسم فرانکو در خاک و خون میغلتیدند. در این میان اما یکی از روزهای شوم که با فوتبال ریشهدار و قدیمی این سرزمین اصطکاک داشت، کلید خورد و پروژه تیرباران 6 سرباز قسم خورده اتحادیه کارگران شکل گرفت. این 6 سرباز دقیقا چه کسانی بودند؟ چرا نام این 6 سرباز قربانی شده در 4 روایت مختلف تاریخی منتشر شد و هر بار اسامی تغییر کرد؟ و چرا فیلسوف بارسلونا، کسی که جوانان کم سن و سال مایورکا برای شنیدن سخنرانیهای او حتی حاضر بودند خطر از دست دادن خانواده خود را به جان بخرند، پائولینیو آلکانتارا نامش بارها در این فهرسست 6 نفره، وارد و حذف شد؟
او هرگز در این فهرست حضور نداشت چرا که بعدها در سمت مدیرعاملی و عضو هیات مدیره بارسلونا رویت شد اما در کتابخانه ملی بارسلونا، نام وی در این فهرست 6 نفره تیر باران شده وجود دارد!
آلکانتارا که بود؟ در اینترنت که جست و جو شود، مساله بسیار ساده است. او متولد سال 1896 میلادی است و در 67 سالگی در سال 1964 به مرگ طبیعی در گذشت. او در دورهای برای آن که پزشک شود، فوتبال را کنار گذاشت اما بعدها به عنوان عضوی از هیات مدیره باشگاه بارسلونا نیز فعالیت کرد. هیچکس در دفترچه تاریخ بارسلونا از زندگی دقیق این بازیکن و مدیر بی سر و صدا چیزی ننوشته است.
او را به عنوان بهترین گلزن تاریخ باشگاه بارسلونا نیز میشناسند و این پارادوکس عجیب از همین جا کلید می خورد.
البته سه سال پیش، مسی با هتتریک خود برابر اوساسونا در پیروزی 7 بر صفر بارسلونا این رکورد را شکست. پائولینیو آلکانتارا (ایلویلو، فیلیپین، 1896 – بارسلونا 1964) با 357 گل در 357 بازی، فارغ از عظمت مسی و رکوردشکنی های او همچنان برترین گلزن تاریخ باشگاه است. توانایی او در شلیک قدرتمند و شوتهای سنگین در 30 آوریل 1922 آشکار شد. زمانی که در یک بازی بین اسپانیا و فرانسه، او چنان شوت محکمی به سمت دروازه زد که تور دروازه را پاره کرد. برای سالهای زیادی پس از آن جوانان بارسلونا آن صحنه را در خاطرهها داشتند و آرزو میکردند که میتوانستند همان حرکت مرد فیلیپینی (مستعمره اسپانیا) را انجام دهند.
آلکانتارا در 5 جولای 1927 کفشهای خود را آویزان کرد تا بتواند پزشک شود. اگر چه این خداحافظی رسمی او از فوتبال نبود و در خلال سالهای 1931 تا 1934 عضو هیات مدیره باشگاه بارسلونا لقب گرفت.
او 5 قهرمانی در تیم ملی و 10 قهرمانی در رقابتهای منطقه کاتالونیا را تجربه کرد و کارت شناسایی او به عنوان داوطلب جنگ علیه فاشیسم فرانکو بعدها در وسایل شخصی وی رویت شد، مردم او را با جورج اورول انگلیسی مقایسه میکردند که کتاب باشکوه زنده باد کاتالونیا را نوشت.
آلکانتارا کتب کانت و آرای خود بازبینی را تالیف دوباره کرد، در منزل خود به جمعی از علاقهمندان به فلسفه این آرای فلسفی را تدریس میکرد. وی علاقه زیادی به فلسفه قارهای داشت و از فلسفه تحلیلی فراری بود اما در هر دو عرصه به غایت حرفهای و با سواد به نظر میرسید. باشگاه بارسلونا به دلایل نامعلوم نام این فیلسوف مبارزه و گلزن حرفهای را از فهرست مدیران بزرگ و بازیکنان اصلی تاریخ خود در موزه نوکمپ حذف کرد.